«آخرین واژهی داستان دیگری: باستانشناسی پسماند (زباله) در منطقه ۷ و ۱۷ تهران» حاصل دو فصل پژوهش با رویکرد باستانشناسی زباله (garbology) در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ و بررسی زبالههای بیش از هزار خانوار در تهران است. باستانشناسی زباله روشی باستانشناختی است که به بررسی دورریزها و مصرف در جوامع مدرن میپردازد. در توسان آریزونا، ویلیام راثجه، مبدع باستانشناسی زباله تلاش کرد تا با بررسی محلهای دورریز در اطراف شهر و کاوش آنها به الگوهای مصرف در شهرها دست بیابد. این روش با توجه به آنکه به اشیا دسترسی دارد و آنها را مستندسازی و خوانش میکند از مصاحبه بسیار مطمینتر پیش میرود.
در تهران، گروه پژوهش باستانشناسی زباله به لایهی دیگری از امکان شناخت توسط این روش دست یافت. باستانشناسی زباله، فقر و ناعادلانه بودن منابع زیست روزمره را تعین میبخشد. از این رو از توصیف فقر، برخورداری، بیعدالتی، توزیع ناعادلانهی ثروت فراتر میدهد و بر اساس مواد دورریز توضیح میدهد که این واژگان از نظر کمی چه معنایی دارند. برای مثال پژوهش یاد شده نشان داد که بین مقدار مصرف و دورریز بین طبقات متوسط و فقیر حدود ۲.۵ کیلوگرم تفاوت وجود دارد. این عدد نه تنها یک عدد بلکه نشانهای از مقدار مصرف روزانه غذاست و به روشنی نشان میدهد که فقر در کاهش مصرف لبنیات، گوشت و میوه تاثیر به سزایی داشته است.
همکاران پژوهش در راه روشن کردن و لایهبندی ناعادلانه بودن زیست روزمره در دو منطقه تهران نه فقط به میزان مصرف در روز بلکه با استفاده از روش مشاهده و مصاحبه به بررسی طبقات اقتصادی، اجتماعی، مهاجرت، کار بدون بیمه، زندگی سخت بیماران و جانبازان و همچنین کارگران پرداختهاند.
کتاب از دو بخش کلی تشکیل میشود. در بخش نخست، روند پژوهش، چرایی انتخاب این روششناسی، پرسشها و نتایج اولیه مورد بحث قرار گرفتهاند. بخش دوم شامل مقالاتی است که همکاران پژوهش به رشته تحریر درآوردهاند. حسن موسوی در مقالهاش به بررسی زیست روزمره یک جانباز جنگ ایران-عراق بر اساس زباله شناسایی شده میپردازد. عمران گاراژیان، بر اساس مصاحبهها ، لایههای پنهان زندگی روزمره در منطقه ۱۷ را بررسی میکند. فهمیه تاجنیا به تاثیر کمتر مصرف کردن لبنیات و بیشتر مصرف کردن دارو در هر دو منطقه می پردازد و نهایتاَ مهسا صباغی، زندگی ویزیتورهای مطبهای پزشکی را بر اساس اسناد به دست آمده در میان زبالهها الگوسازی میکند.
«آخرین واژهی داستان دیگری» تلاش کرده است به خواننده نشان دهد که فقر و برخورداری کلماتی فاقد بعد نیستند. این واژگان توسط مردمان در سطح جامعهی تهران زیست میشوند. پژوهش یاد شده سعی میکند به زندگی فقیر و برخوردار نزدیک شود، آنچه آنها میخورند، دورریز میکنند، کنار میگذارند و حتی آنگونه که اوقات فراغتشان را میگذرانند را واکاوی میکند و در مقابل ما قرار میدهد. این شاید همان پدیدهای است که ما در زندگی عادیمان از آن میگریزیم و تلاش میکنیم نبینیم و نیاندیشم که فشارهای سیاسی و اجتماعی و ناعادلانه کردن سازمان یافتهی زندگی چه بر سر اقشاری از جامعه آورده است. اینجاست که باستانشناسی زباله تلاش میکند با عینی کردن بیعدالتی این واقعیت تلخ را هم با نگاهی کمی و کیفی را به گونهای به رخ ما بکشد که راه فراری از آن میسر نباشد.
با توجه به آنچه ذکر شد، جدیترین موضوع کتاب یاد شده، عینیتبخشی به نابرابری و بازتعریف آن از طریق نگاه به زبالهها و کنار گذاشتههاست، چه اشیای کنار گذاشته، چه زندگیها، زیستهای روزمره و جوامع حاشیهای شده . این کتاب به لایههای پنهانی از زندگی در شهر می پردازد که جایی ثبت نمیشوند و توسط مسوولان و حکومت انکار میشوند. از طریق تلنگری که به ما به مثابه شهروند میزند،باستانشناسی زباله در پی پیدا کردن راهحلی برای کاهش دره عمیق نابرابری است و از این رو پژوهشی متعهد و نه منفعل است.
«آخرین واژهی داستان دیگری» حاصل نخستین پژوهش باستانشناسی زباله در ایران است و به همان دلیل که بسیاری پژوهشهای مرتبط با فقر در ایران ناتمام میمانند، نتوانسته است ادامه یابد. نویسندگان امید دارند که این کتاب فتح بابی باشد برای امکان گفتگو درباره زندگیهای انکار شده و انسانهای بیصدا با توجه به بررسیهای باستانشناختی.
این پژوهش و انتشار کتاب حاضر ممکن نمیشد جز با همراهی همکاران عزیز موسسه آفرینش که مراحل اداری ، گرفتن مجوز و ادامه پژوهش تا جای ممکن و البته انتشار کتاب را از ناممکن به ممکن بدل نمودند. ممنونیم از کارشناسان مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، آقای قنبری، مدیر نشر نگاه معاصر و همهی مردمی که به ما اجازه دادند در زبالههاشان سرک بکشیم. بخشی از بودجهی این پژوهش توسط همان مردم تهیه شده است. از صمیم قلب از آنها ممنونیم و این پژوهش را به آنها تقدیم میکنیم.