کتاب “در باب حاکمیت” منتشر شد

ژان بُدن و «در باب حاکمیت»

یکی از کاستی های چشمگیر قلمروی اندیشه ورزی در علم سیاست در کشور ما، آگاهی از بسیاری از متون اندیشه ی سیاسی غرب است که سبب فقدان چشم اندازی تاریخی نسبت به فراز و فرودهای تاریخ دو هزار و پانصد ساله ی شده آن است. اگرچه مترجمان تلاشگر طی یکصدسال گذشته سعی کرده اند با برگرداندن برخی از این متون به زبان فارسی، گام های مؤثری برای رفع این کمبود تأسفبار بردارند، از آنجا که ترجمه ی چنین متونی نیازمند مقدمات گوناگون، از جمله آرامش و تمرکز مترجم، آشنایی او با زبان های مبدأ و مقصد، شناخت مفاهیم پایه در فلسفه ی سیاسی و اطلاعات تاریخی است، تعداد متون قابل اعتماد در این زمینه بسیار کمتر از حد انتظار بوده است.

از آنجا که یکی از دغدغه های گروه اندیشه سیاسی مرکز پژوهشی توسعه اجتماعی آفرینش، از ابتدای شکل گیری، تلاش برای ترجمه ی منابع و متون اصلی اندیشه ی سیاسی بوده است، ترجمه ی کتاب حاضر را در دستور کار خود قرار داد. این متن از مجموعه ی نفیس و به لحاظ علمی قابل اعتماد انتشارات دانشگاه کمبریج انتخاب شده است و ترجمه ی انگلیسی و توضیحات آن از ژولین فرانکلین، از صاحبنظران به نام اندیشه ی سیاسی بدن است. از دکتر حسن آب نیکی که پبش از این هم در زمینه ی ترجمه ی آثار مهم در قلمروی اندیشه ی سیاسی غرب تلاش های در خور تحسین انجام داده خواستیم که دست به ترجمه ی این اثر بزند. پس از اتمام ترجمه، برای بازبینی و ویرایش متن ترجمه شده، از دانش دکتر لقمان کریمی که دانش آموخته ی رشته های مترجمی زبان انگلیسی و فلسفه ی سیاسی است استفاده شد. سپس، طی جلسات متعددی که با شرکت مترجم و ویراستار و دو متخصص دیگر اندیشه ی سیاسی غرب تشکیل شد، به مقابله ی متن اصلی با متن ترجمه شده پرداخته شد تا اطمینان حاصل شود که ترجمه تا سر حد امکان، مطالب متن اصلی را به درستی به فارسی زبانان منتقل نموده است.

امیدواریم با انتشار این اثر، که اینک با همت سازمان مطالعه و تدوین علوم انسانی (سمت) صورت پذیرفته، گامی هر چند کوچک در راه دسترسی دانشجویان و دانش پژوهان تاریخ اندیشه ی سیاسی غرب به منابع اصلی برداشته باشیم.

برای تهیه نسخه چاپی و الکترونیکی این کتاب اینجا کلیک کنید.

مطلب پیشنهادی

خالی شدن صندوق رای و ناپدید ‌شدن خوشبختی/ یادداشتی بر کتاب زندگی چگونه بود؟

اگر بخواهیم فهرست مطالبات ملی ما ایرانیان را طی دو سده اخیر برشماریم، خواستی همگانی برای آزادی، عدالت و استقلال قطعا در سرلوحه آن قرار می‌گیرد و اگر بخواهیم هدف کسب این مطالبات را مشخص کنیم، نقطه اجماع آنها را در تمنای پیشرفت و توسعه‌یافتگی می‌یابیم و اگر از ما پرسیده شود: «برای چه می‌خواهید توسعه‌یافته باشید؟» مانند همه جوامع انسانی دیگر پاسخ می‌دهیم: «برای خوشبختی». تا این مرحله، صورت مساله بدیهی و روشن و با شناخت‌مان از هویت تاریخی‌مان سازگار و منطبق به ‌نظر می‌رسد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *