در آرزویمان برای پیشرفت و تلاشمان برای دستیابی به آن، ما ایرانیان در میان ملتهای منطقهای که در آن زیست میکنیم میتوانیم ادعای پیشگامی داشته باشیم. جنگهای ایران و روس و پیامدهای آن، سرآغاز آگاهی عمومی نسبت به ضرورت تحول در ساختار سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی و یافتن شیوههایی نو برای زیستن در جهانی که سپاه تجدد آن را درنوردیده و سایه نهادهای سرمایهسالاری جدید در گوشه و کنار آن در حال پیشروی بود بهشمار میرود. از کوششی که دولتمردان مصلح در دوران حکومت سلسله قاجاریه برای ایجاد اصلاحات ساختاری بهعمل آوردند تا نهضت مشروطهخواهی، از تشکیل اقتدارگرایی متمرکز و تجددطلب تا نهضت ملی شدن نفت، و از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ تاکنون، تمنای پیشرفت بهمثابه مطالبه اصلی مردم ما مورد توجه قرار گرفته و طرحهای پیشنهادی مختلفی که از دروازههای آزادیخواهی، عدالتجویی و استقلالطلبی عبور کردهاند درصدد نشاندادن راه توسعه و پیشرفت برای ایران بودهاند.
نگاهی به تاریخ پرفراز و نشیب برنامهریزی توسعه در کشور ما که دارای قدمتی بسیار است، و فراتر از آن، مرور مباحثات فراوانی که در این زمینه شکل گرفته، ضرورت چرخشی روششناختی مبتنی بر نگاهی بینارشتهای در مواجهه با پدیده توسعهنایافتگی و عبور از سطوح تحلیل خرد و تحلیل کلان و کوچیدن به سطح تحلیل توسعهای بهطور فزایندهای صاحبنظران را دلمشغول خود ساخته است. در همین راستا، نگرشهای مبتنی بر توسعه آمرانه و یکهتازی دولت در این زمینه بهتدریج جای خود را به توجه به کانونی بودن نقش شهروندان در برنامهریزی و نیز تحقق توسعه میدهد. این بدان معناست که تا تعادل و توازن میان جامعه مدنی و حکومت شکل نگیرد و نیاز به تعامل معنادار بهرسمیت شناخته نشود و تا توسعه از بالا همراه و همگام با توسعه در پایین نشود، آرزوی دستیابی به توسعه اصیل، همهجانبه، متوازن و پایدار برآورده نخواهد شد. پژوهش ارزشمند سرکار خانم دکتر مژگان رضاییان گامی مهم در نشان دادن اهمیت و ضرورت چنین نگاه و رویکردی به توسعه در ایران است.
این که الگوی مناسب برای توسعه ایران کدام است پرسشی است که تکاپو برای یافتن پاسخ یا پاسخهای درخور برای آن هنوز ادامه دارد و «گروه پژوهشی توسعه اجتماعی آفرینش» نیز بهنوبه خود در این تکاپو سهیم بوده است. با وجود گامهایی که این مجموعه از اساتید، پژوهشگران، نویسندگان، مترجمان و کنشگران توسعه در یافتن الگوی ایرانی توسعه برداشتهاند، همگی آگاه هستیم که طی این طریق نیاز به کندوکاو و گفتگو و هماندیشی مستمر دارد و دستیابی به اجماعی همپوشان بر سیاهه شاخصهای توسعه مطلوب اگرچه امکانپذیر است، منوط به تلاشی دستهجمعی و روشمند است. از همین رو، انجام و انتشار پژوهشهایی که با این هدف صورت میگیرد را بهفال نیک میگیریم و از همیاری همه کسانی که در این راه گام برمیدارند استقبال میکنیم.
در پایان، از این مجال استفاده میکنیم و تلاش ناشرانی که یاریگر ما در این راه هستند را، و در مورد اثر حاضر انتشارات نهادگرا، صمیمانه ارج مینهیم.
گروه پژوهشی توسعه اجتماعی آفرینش