در رفتن به حج ما درگیر همین دو حرکت هستیم. یکی آنچه هایدگر متافیزیکی مینامد (حرکت اول: مسافرت از شهر خود به مکه) که بدنبال هدفی (خدا در خانهی خدا) در انتهای یک راه است، برای رسیدن به مقصود (خدا) و حل تمام مشکلات، و فائق آمدن بر تناهی خود. در حرکت دوم که ناقض و نافی حرکت اول است (که در محل ملاقات رخ میدهد و سمبل آن هفت بار چرخیدن بدور کعبه است)، متوجه میشویم که راهحلی نهایی و یکبار-برای-همیشه وجود ندارد، و اینکه مقصود، رفتن بسمت مقصود است، که حل مشکلاتمان در حل کردن بینهایت مشکل است
توضیحات بیشتر »