«سیاست شادکامی» منتشر شد!

کجاست شادکامی؟

در نظریه‌های سیاسی چهار غایت بسیار مهم برای حکومت برمی‌شمارند: ۱. آزادی؛ ۲. برابری؛ ۳. عدالت؛ ۴. شادکامی. این چهار غایت هم مبنایی برای تصمیم‌گیری اخلاقی و هم مبنایی برای داوری اخلاقی حکومت‌ها هستند. کتاب سیاست شادکامی درک باک به غایت چهارم، یعنی شادکامی، می‌پردازد. قبل از این که به مدعای اصلی درک باک در این کتاب بپردازم لازم است درباره‌ی ربط و نسبت دو اصطلاح کلیدی «بهروزی» و «شادکامی» سخن کوتاهی بگویم.

اگر بخواهیم وضع مطلوب آدمی را توصیف کنیم، به نظر تی‌. ام. اِسکنلِن، مهم‌ترین فیلسوف سیاسی روزگار ما، بهترین و دقیق‌ترین مفهوم بهروزی یا نیک‌باشی است. او تقسیم‌بندی معروفی از بهروزی یا نیک‌باشی ارائه کرده است: الف) بهروزی عینی و ب) بهروزی ذهنی. بهروزی عینی شامل شاخص‌هایی مانند این موارد می‌شود: تولیدِ ناخالص داخلی، درآمد، میزان فقر، نرخ باسوادی، متوسطِ عمر. این‌ها شاخص‌های ارزشمندی‌اند که برای سنجیدن میزان بهروزی افراد و جوامع به کار می‌روند.

در مطالعاتِ مربوط به بهروزی ذهنی یکی از موضوعاتِ مهم تمایزی کلاسیک هست که دست‌کم به ارسطو برمی‌گردد. ارسطو بینِ دو نگرش به زندگیِ خوب دست به تفکیک می‌زند: اولی زندگیِ توأم با لذّت، خرسندی، شادی و دیگر احساساتِ مثبت است که اصطلاحاً شادکامی نامیده می‌شود، دیگری زندگی‌ای معنادار و فضیلت‌مندانه است که اصطلاحاً زندگی فضیلت‌مندانه نامیده می‌شود.

مدعای اصلی باک این است که اولاً؛ تأکید صرف بر بهروزی عینی ما را به مقصود نمی‌رساند. ثانیاً؛ شاخصِ ذهنیِ بهروزی مخصوصاً شادکامی به‌شدت در کیفیت زندگی انسان‌ها تأثیر دارند. بنابراین، تحقیقات جدید به ما می‌گویند که روایت‌هایی از بهروزی که بر شاخصه‌های ذهنی مبتنی‌اند باید نه تنها در زندگی فردی و شخصی جدی گرفته شوند، بلکه حکومت‌ها و سازمان‌های بین‌الملی نیز باید آن روایت‌ها و شاخصه‌ها را لحاظ کنند. شاخصه‌های بهروزی ذهنی یا همان شادکامی عبارتند از: ازدواج، روابط اجتماعی، استخدام (که شاملِ داشتنِ شغل و در کنار آن داشتن رضایت شغلی است)، سلامتی محسوس، و کیفیت حکومت.

تحریریۀ نشر نو

□ سیاست شادکامی | دِرِک باک | ترجمۀ نرگس سلحشور | نشر نو، چاپ اول ۱۳۹۹، قطع رقعی، جلد گالینگور، ۳۸۳ صفحه، ۶۷,۰۰۰ تومان.

خرید و ارسال رایگان از وب سایت نشر نو:

https://bit.ly/2Y5EXkW

مطلب پیشنهادی

خالی شدن صندوق رای و ناپدید ‌شدن خوشبختی/ یادداشتی بر کتاب زندگی چگونه بود؟

اگر بخواهیم فهرست مطالبات ملی ما ایرانیان را طی دو سده اخیر برشماریم، خواستی همگانی برای آزادی، عدالت و استقلال قطعا در سرلوحه آن قرار می‌گیرد و اگر بخواهیم هدف کسب این مطالبات را مشخص کنیم، نقطه اجماع آنها را در تمنای پیشرفت و توسعه‌یافتگی می‌یابیم و اگر از ما پرسیده شود: «برای چه می‌خواهید توسعه‌یافته باشید؟» مانند همه جوامع انسانی دیگر پاسخ می‌دهیم: «برای خوشبختی». تا این مرحله، صورت مساله بدیهی و روشن و با شناخت‌مان از هویت تاریخی‌مان سازگار و منطبق به ‌نظر می‌رسد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *